
خاطره ات گيج ميشود
ميان حرف ها و ساعات بيداري
در لحظاتي از روز بلند
يا درانتهاي شب
روي كاغذ ها
براي چند ثانيه
زير پلك هايم زنده ميشود
درنگاهي گذرا
روي نبض كوچه
مي لغزد و مي ميرد.
**((پرشنگ رحمان نژاد))**
نظرات شما عزیزان:
